اهمیت تجزیه وتحلیل کسب و کار
سازمانهایی که در موضوع تجزیه و تحلیل کسب و کار فاقد دانش و بلوغ کافی بودهاند، در عملکرد مالی و اجرای استراتژیهای سازمان و سایر موارد با شکست یا اثربخشی بسیار پایینی مواجه شدهاند.
تحلیل کسب و کار بکارگیری دانش، مهارت، ابزارها و تکنیک هایی برای:
شناسایی نیازهای کسب و کار شامل فرصت ها و مشکلات
شناسایی و تعیین راهکارهای کارآمد برای تحقق نیازهای کسب و کار
استخراج، مستندسازی و مدیریت الزامات ذینفعان به منظور تحقق اهداف سازمان
تسهیل تولید موفق محصولات، خدمات و یا اجرای پروژه ها
می باشد.
شناسایی نیازهای کسب و کار و تدوین استراتژی توسط تجزیه و تحلیل SWOT
تجزیه و تحلیل SWOT یکی از ابزارهای ساده در عین حال قدرتمند برای تدوین استراتژی برای شرکتهای مختلف است. تجزیه و تحلیل SWOT به شما کمک میکند با اطمینان از در نظر گرفتن تمامی نقاط قوت و ضعف کسب و کار خود و همچنین فرصتها و تهدیدهایی که در بازار با آن روبرو میشوید، یک استراتژی قوی برای سازمان تدوین کنید.
SWOT مخفف کلمات strengths, weaknesses, opportunities و threats به معنی نقاط قوت ، ضعفها ، فرصتها و تهدیدات است. تجزیه و تحلیل SWOT چارچوبی است که برای ارزیابی موقعیت رقابتی یک شرکت و توسعه برنامهریزی استراتژیک مورد استفاده قرار میگیرد. تجزیه و تحلیل SWOT عوامل داخلی و خارجی و همچنین پتانسیل فعلی و آینده را ارزیابی میکند.
تجزیه و تحلیل SWOT برای تسهیل نگاه واقع بینانه ، مبتنی بر واقعیت ، داده محور به نقاط قوت و ضعف یک سازمان ، برنامههای آن یا یک صنعت طراحی شده است. سازمان باید با اجتناب از اعتقادات از پیش تصور شده یا مناطق خاکستری ، تجزیه و تحلیل را دقیق انجام دهند و در عوض ، بر زمینههای زندگی واقعی متمرکز شود. شرکتها باید از این تحلیل به عنوان راهنما و نه لزوماً به عنوان یک نسخه توصیهای استفاده کنند.
تحلیلگران تجزیه و تحلیل SWOT را به عنوان یک چهار ضلعی ارائه میدهند. این چیدمان بصری یک مرور کلی از موقعیت شرکت را ارائه میدهد. اگرچه ممکن است همه نکات تحت عنوان خاصی از اهمیت یکسانی برخوردار نباشد، اما همه آنها باید بینشهای کلیدی در مورد توازن فرصتها و تهدیدها، مزایا و معایب و موارد دیگر را نشان دهند.
تجزیه و تحلیل SWOT اولین بار برای تجزیه و تحلیل کسب و کار مورد استفاده قرار گرفت. اکنون اغلب توسط دولتها ، موسسات غیرانتفاعی و افرادی از جمله سرمایه گذاران و کارآفرینان استفاده میشود.
نقاط قوت (Strengths)
نقاط قوت توصیف میکنند که کدام یک از سازمانها برتری دارند و چه چیزی آن را از رقبا جدا میکند: یک برند قدرتمند ، وفادار به مشتری، ترازنامه قوی، فناوری منحصر به فرد و غیره. به عنوان مثال ، یک صندوق محافظت از سرمایه گذاری ممکن است یک استراتژی تجاری اختصاصی تهیه کرده باشد که نتایج ضرر بازار را بازگرداند. سپس باید تصمیم بگیرد که چگونه از این نتایج برای جذب سرمایه گذاران جدید استفاده کند.
نقاط ضعف (Weaknesses)
نقاط ضعف عملکرد سازمان را در سطح مطلوب خود متوقف میکند. آنها مناطقی هستند که برای حفظ رقابت، تجارت لازم است: یک نام تجاری ضعیف ، گردش مالی بالاتر از متوسط، سطح بالای بدهی، زنجیره تأمین ناکافی یا فقدان سرمایه، از جمله این موارد هستند.
فرصتها (Opportunities)
فرصتها به عوامل خارجی مطلوب اشاره میکنند که میتوانند یک مزیت رقابتی به سازمان بدهند. به عنوان مثال، اگر یک کشور تعرفهها را کاهش دهد، یک تولیدکننده اتومبیل میتواند اتومبیلهای خود را به بازار جدید صادر کند و باعث افزایش فروش و سهم بازار شود.
تهدیدها (Threats)
تهدیدها به عواملی اشاره دارد که احتمال آسیب رساندن به سازمان را دارند. به عنوان مثال، خشکسالی تهدیدی برای یک شرکت تولید گندم است ، زیرا ممکن است باعث از بین رفتن یا کاهش عملکرد محصول شود. سایر تهدیدات رایج شامل مواردی مانند افزایش هزینه مواد ، افزایش رقابت ، عرضه شدید نیروی کار و غیره هستند.
تعریف و توسعه شاخص کلیدی عملکرد (KPI) جهت ارزیابی موفقیت کسب و کار
KPIها مجموعهای از سنجش ها یا معیارهایی مورد توافقند تا عوامل موفقیت اساسی را تعریف و ارزیابی کنیم (معیاری برای تعیین اینکه یک کار چقدر خوب انجام شده است). نتایح این سنجش ها می توانند تحلیل شوند و برای شناسایی روندهایی در عمر یک قرارداد مقایسه و آنالیز می شوند یا در زمان های خاصی از زمان ارزیابی می شوند.
توسعه KPIها
برای اینکه مکانیزمی سومند برای سنجش عملکرد به دست آید، KPIها باید کاملا واضح تعریف شوند، قابل اندازه گیری باشند و معنایی داشته باشند. یکی از رایج ترین اختصارات برای توسعه ی KPIهایی مناسب برای اطمینان از اینکه آن ها هوشمندند، بدین معنی است که آن ها:
خاصند: واضح و مختصر به منظور جلوگیری از تحریف در تفسیر چیزی که به دست آمده است
قابل اندازه گیری اند: می تواند کمیت بندی شود و نتایج نیز با دیگر داده ها می توانند تحت مقایسه قرار بگیرند و قادرند که اگر در طول زمان اندازه گیری شدند، روندهایی را نشان دهند. این سنجش ها هم چنین باید نتیجه ای منسجم را به دست دهند، بدون توجه به اینکه چه کسی محاسبات را انجام می دهد.
قابل دسترس اند: با منابع و شرایط مورد انتظار کاربردی، منطقی، و معتبر
مرتبط اند- حاوی اطلاعاتند و برای سهامداران مفیدند، توجه به این زمینه ای که در آن نهادی در حال عمل است ( به عبارتی آنچه که برای موفقیت قرارداد مهم است باید سنجیده شود).
زمان بندی شده اند- تعیین کننده ی یک چارچوب زمانی برای دستیابی و اندازه گیری
نتیجه گیری
با استفاده از تجزیه و تحلیل بازار، شناسایی نیازهای کسب و کار و تدوین استراتژی توسط تجزیه و تحلیل SWOT و خصوصا تعریف و توسعه شاخص کلیدی عملکرد (KPI) جهت ارزیابی موفقیت کسب و کار به یک درک روشنی از اهداف برنامه های بازاریابی اینترنتی رسیده و می دانیم که کجا هستیم و قرار است با راه اندازی کسب و کار آنلاین قرار است به کجا برسیم.
نظرات